محمدرضا شجریان که بود؟
محمدرضا شجریان یکم مهر 1319 در مشهد متولد شد. خانواده او رابطه نزدیکی با هنر داشتند، خاندان پدر به صدای دلنشین شهره بودند و خاندان مادری به خوشنویسی و موسیقی میپرداختند. مهدی شجریان پدر او که از قاریان قرآن بود صدایی خوبی داشت تمایل به تعلیم فرزند در این زمینه داشت. محمدرضا نیز از همان کودکی به آواز خواندن علاقه نشان داد.
زندگی خصوصی محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان سال 1326 وارد مدرسه ابتدایی شد و یک سال بعد پدر آموزش قرائت قرآن به وی را شروع کرد. استاد شجریان در خاطرات خود میگوید که از 6 سالگی تا 19 سالگی با پدر در جلسات تلاوت قرآن حاضر میشد و آموزه های او را علت اصلی موفقیت خود میداند.
محمدرضا بعد از پایان دوره ابتدایی در سال 1336 به دانشسرای مقدماتی در مشهد رفت. در سال 1339 با دیپلم دانشسرای عالی به استخدام آموزش و پرورش درآمد. وی در سال 1340 با دوشیزه فرخنده گل افشان که او هم معلم دبستان بود آشنا شد و در قوچان به عقد هم درآمدند. آنها یک سال بعد و در سال 1341 با برگزاری جشن عروسی زندگی مشترک خود را شروع کردند.حاصل ازدواج با فرخنده گلافشان سه دختر و یک پسر بود. راحله اولین فرزند شجریان در سال 1342 بدنیا آمد. دومین فرزند در سال 1344 در مشهد به دنیا آمد و بعدها با پرویز مشکاتیان آهنگساز ازدواج کرد.
شجریان تا سال 1347 در آموزش و پرورش مشغول بود و در آن سال به ورزات منابع طبیعی منتقل شد. یک سال بعد مژگان شجریان، سومین دختر او در تهران متولد شد. نام او که خواننده، نوازنده سه تار، نقاش و طراح گرافیک است در بسیاری از کاستهای پدر دیده میشود. در سال 1354 همایون شجریان فرزند چهارم او متولد شد و در 15 سالگی قدم در راه پدر گذاشت.محمدرضا شجریان در سال 1370 از همسر اول خود یعنی خانم گلافشان جدا شد. در سال 1371 با کتایون خوانساری، همسر دوم خود ازدواج کرد. کوچکترین فرزند شجریان رایان از همسر دوم اوست که در سال 1376 در ونکوور به دنیا آمد.
شروع زندگی هنری استاد شجریان
محمدرضا شجریان اولین آوازهای خود را از دبیرستان و در کنار دایی خود شروع کرد. در سال 1331 بود که صدای او از ردایو خراسان شنیده شد. در سال 1336 بود که برای اولین بار یک معلم موسیقی آشنا شد. شجریان در سال 1338 اجرای آواز بدون ساز را در رادیو خراسان داشت. در سال 1339 یعنی زمانی که 26 سال سن داشت، یادگیری سنتور را شروع کرد و سالها بعد به شاگردی فرامرز پایور سنتور را ادامه دارد. شجریان اواسط دهه 1340 به تهران رفت تا در آزمون خوانندگی برای رادیو شرکت کند و به او گفته شد با وجود استعدادی که دارد، برای کار در رادیو مناسب نیست.
قبل از آن شجریان چند سالی برنامه های موسیقی رادیویی مثل رادیو گلها را دنبال کرد تا از خوانندگان آن زمان مثل تاج اصفهانی، بنان و ادیب خوانساری درسهایی بیاموزد. اما هنوز به طور رسمی آموزش نمیدید. بعد از آن مدتی تحت نظر اسماعیل مهرتاش در جامعه باربد به یادگیری کلاسیک آواز مشغول بود اما چون نتیجه مورد نظر بدست نیامد جامعه باربد را ترک کرد.
آشنایی با نوازندههای پرآوازه ای مثل جواد بدیعزاده و احمد عبادی در سال 1346 مسیر را برای ورود به رادیو هموار کرد و مشخص شد علت رد شدن او در اقدام قبلی کمبود بودجه رادیو بوده است. در 15 آذر همان سال اولین برنامه او “برگ سبز شماره 216” در رایو ایران پخش شد. عبادی که شجریان او را مثل پدر خود میدانست، زمینه آشنایی با نوازندگان مطرح رادیو مثل رضا وزنده استاد سنتور، حبیب الله بدیعی و فرامرز پایور را فراهم کرد.
سیاوش بیدکانی میرود، محمدرضا شجریان میآید!
شجریان تا سال 1350 با نام هنری “سیاوش بیدکانی” در رادیو فعالیت داشت و بعد از با نام خودش در رادیو و تلویزیون ظاهر شد. در همین سال بود که با هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه آشنا شد و همکاری با برنامه رادیویی گلهای تازه را شروع کرد. بعد از عبادی، عبدالله دوامی و نورعلی برومند از کسانی بودند که نقش اساسی در آموزش تصنیف ایرانی و شیوه آواز نسلهای قبل به شجریان داشتند.
در همان سال شجریان شروع به همکاری با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی کرد و به این ترتیب هسته گروه شیدا شکل گرفت که سرپرست آن محمدرضا لطفی بود و شجریان به همکاری پرداخت. با این حال با دیگر نوازندگان مطرح مثل بدیعی و شریف و پایور و … نیز همکاری داشت. نتیجه همکاری او با گروه پایور تصنیفهایی بود که نمادی از “موسیقی کلاسیک” ایران بود.
در آن دوران شجریان هنوز شیوه خوانندگی بنان و ادیب خوانساری را دنبال میکرد. با این وجود همکاری با نوازندگان مطرح آن سالها و بازخوانی آثار فاخر قدیمی منجر به تولد تصنیفهایی شد که در تاریخ موسیقی معاصر ارزش زیادی داشتند. ملکا، چشم نرگس و آمان از مهمترین آن آثار است.با این وجود استاد شجریان به آواز بیش از تصنیف علاقه داشت. سال 1354 همکاری با رادیو و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی را به علت چیزی که آن را “موسیقی کاباره ای” میدانست، قطع کرد. آخرین همکاری او با پایور پیش از انقلاب در جشن هنر توس بود.
شجریان، لطفی و ابتهاج جان تازهای به موسیقی سنتی دادند
همکاری با لطفی به طور مداوم و تا انقلاب طول کشید و علت آن نزدیکی سلیقه هنری این دو بود. همکاری این دو هنرمند با هوشنگ ابتهاج، بستر مهمی در تاریخ موسیقی ایران ایجاد کرد. شجریان در سال 1356 شرکت خود به نام دلآواز را برای انتشار آثار خود افتتاح کرد. اجرایی که گروه شیدا به سرپرستی لطفی و با آواز شجریان در آن سال داشتند، یکی از کنسرتهایی بود که از تلویزیون به طور کامل پخش کرد.
در آستانه انقلاب شجریان, علیزاده، لطفی و مشکاتیان که با مرکز حفظ و اشاعه قطع همکاری کرده بودند به هدایت ابتهاج بنیاد کانون چاوش را گذاشتند و انقلابیترین آثار موسیقی سنتی ایران را بیرون دادند. استاد شجریان برخلاف لطفی، ابتهاج یا علیزاده خود را سیاسی نمیدانست و میگفت آثارش جنبه سیاسی – اجتماعی دارد. بعد از آن شجریان دیگر راه خود را پیدا کرده و سبکی را در پیش گرفت که مختص به او محسوب میشد و آن را تا دههها ادامه داد. سال 1358 بود که آلبومهایی با گروه پایور، شیدا و عارف منتشر کرد. شجریان در سال 1359 تا 1361 به خاطر اختلاف نظر سیاسی که با سایر هنرمندان در کانون چاوش داشت، با آنها قطع ارتباط کرد و مدتی خانه نشین شد.
استاد شجریان فرامرزی میشود
در دهه 60 محمدرضا شجریان اجرای کنسرت در خارج از ایران را با گروه عارف آغاز کرد. سال 1368 بود که با گروه پیرنیاکان و عندلیبی در آمریکا و اروپا کنسرت برگزار کرد. در سال 1369 به دعوت وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان دو کنسرت را در کاخ باربد این کشور اجرا کرد. به همین ترتیب در سالهای متوالی کنسرت هایی به یاد ماندنی در اروپا و آمریکا داشت. در سال 1371 مرحله دوم کنسرتهای آمریکا را شروع کرد. انتشار آلبوم یاد ایام، آسمان عشق و دلشدگان نیز در آن سالها بود. شجریان و گروهش بین سالهای 1372 تا 1374 با همراهی لطفی، خلج، مشکاتیان و همایون کنسرتهای دیگر در اروپا برگزار کردند و چندین آلبوم نیز از آنها منتشر شد.
در سال 1378 جایزه افتخاری یونسکو به شجریان اهدا شد که مایه خوشحالی ایرانیان بود. با توجه به شهرت بدست آمده مردم دوست داشتند بیشتر درباره محمدرضا شجریان بدانند و در سال 1379 کتاب “راز مانا” که شرح زندگی و فعالیتهای شجریان بود منتشر شد. این کتاب تنها اثر تایید شده از اطرف او بود. شجریان در سال 1384 نیز کنسرتی با علیزاده، کلهر و همایون برگزار کرد. آلبوم صوتی مرغ خوش خوان و دو آلبومهای تصویری کنسرت با گروه شهناز در دبی و تهران نیز در اوایل دهه 1390 منتشر شد. در سال 1393 بعد از قطع همکاری با برادران پورناظری، تور کنسرت جهانی با نام سرگشتگان عشق را با گروه شهناز برگزار کرد.
شجریان و عشق به خوشنویسی
استاد شجریان در اواسط دهه چهل شمسی رفتن به کلاسهای خوشنویسی انجمن خوشنویسان را آغاز کرد. در سال 1347 به کلاس خوشنویسی حسن میرخانی رفت تا این هنر را جدیتر دنبال کند، با پشتکاری که داشت در سال 1349 رتبه “ممتاز” را در این رشته به دست آورد.
استاد شجریان ماندگارترین چهره مردمی
محمدرضا شجریان مردی بود که همیشه خود را متعلق به مردم میدانست، قلب او همیشه در راه اعتلای ایران وایرانی میتپید. او هیچوقت مردم را فراموش نکرد، از جمله فعالیتهای خیرخواهانه شجریان میتوان به برگزاری کنسرت همنوا با بم در سال 1382، و در پی زلزله بم اشاره کرد. در سال 1388 در پی سخنان رئیس جمهور وقت که معترضان به انتخابات را “خس و خاشاک” لقب داد، محمدرضا شجریان به عنوان یک چهره مردمی به حمایت از مردم خواستار عدم پخش آثارش به جز “ربنا” از صدا و سیمای ملی شد. مسئولان مربوطه نیز پخش صدای شجریان را به کل ممنوع کردند، حتی ربنایی که حال خوش سفرههای افطار ایرانیها بود. نهایتاً در سال 1394 جمهوری اسلامی رسماً اعلام کرد که شجریان دیگر اجازه برگزاری کنسرت را ندارد.
مهمان ناخوانده استاد
در سال 1394 بود که محمدرضا شجریان بعد از لغو کنسرت خود در ارمنستان اعلام کرد که به علت بیماری باید مدتی تحت نظر پزشک باشد. حدود یک ماه بعد و در نوروز 1395 خسرو آواز ایران با پیامی ویدئوی خبر از ابتلا به سرطان داد.در نهایت در سال هفدهم مهرماه سال 1399 بعد از چند سال مبارزه با بیماری، جان به جان آفرین تسلیم کرد. بزرگترین مرد آواز ایران که از مفاخر خراسان است، را طبق خواسته خود در زادگاهش مشهد و در جوار آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپردند. مزار استاد محمدرضا شجریان در باغ فردوسی میعادگاهی برای عاشقان اوست.
1 نظر در “در زندگی هنری و خصوصی استاد شجریان چه گذشت؟”