شهردار مشهد بهتازگی گفته است: جوانان در مشهد این حق را دارند که بگویند جایی برای تفریح نداریم. مشهد شرایط خود را دارد و شهری زیارتی است. زائر دنبال تفریح نیست و برای او زیارت، نزدیکترین هتل و خرید مهم است اما مجاوران نیاز دارند که تفریحگاه داشته باشند. در مشهد سرانه تفریحگاه پایین است.
این گفته شهردار مشهد برای بسیاری از مشهدیها امیدوارکننده بود، شهروندانی که شاهد هستند هر زمانی که قرار است به امکانات تفریحی و سرگرمیهای شهر افزوده شود برخی شروع به اعتراض میکنند که هویت شهر در حال تضعیف است. بهراستی این افراد چه تعریفی از هویت مشهد دارند که با چند ساختمان و افزودن چند مرکز گردشگری تضعیف میشود؟ آیا نمیشود هم شأن مذهبی مشهد را حفظ کرد و هم با در نظر گرفتن هویت دینی شهر، در چهارچوب شرع، امکانات تفریحی سالمی برای شهروندان فراهم ساخت؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید «هویت» را تعریف کنیم. هویت همان خودفهمی است. از منظر دیالکتیک تاریخی، هویتها همواره مرکب، ناخالص، ناتمام، آمیخته، سیال، گذرا و در حال بازسازی و باززندهسازی هستند. هویت ابتدا امری متعلق به حال است: هویت من هویت حال من است اما من همچون هر فرد دیگری، از گذشته نیز ساخته شدهام. هویت به آفرینش مکان، معنایابی زمان، احساس متمایز بودن، احساس ثبات داشتن و تعلق به گروه و جمعیتی خاص منجر میشود. در این معنا، هم تولید مرز میکند و هم موجد ثبات میگردد. هویت به مکانمندی منجر میشود زیرا به تولید، تقویت و بازپیرایی مرزهای طبیعی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد و مسیر هویتسازی را تسهیل میکند. هرگاه به عنصر مکان وقف حاصل شود، امری تاریخی رخ داده است یا در حال روی دادن است. هویت بر پیوستگی استوار است و تداوم هم در چهارچوب زمان معنا مییابد. عنصر تداوم به طرزی منطقی نیازمند گذشته معنادار و حاصلشدنی است.
بنابراین، زمان و هویت پیوستگی دارند. گذشته دسترس و معنادار فردی را «خاطره» و گذشته حاصلشدنی و معنادار جمعی را «تاریخ» دانستهاند. همبستگی زمان و مکان نشان میدهد که یک رویداد صاحب شناسنامه شده، تاریخمند گشته و واجد هویت شده است. همانندی، ناهمانندی، بازتابی بودن و فرایند هر فردی را به پیشنهاد تعریفی از خود وامیدارد که مطابق آن فهم بازتابی، هر انسانی از هویت خاص خودش در رویارویی با دیگران و از حیث شباهت یا تفاوت ساخته میشود. بدون در نظر داشتن چنین وضعیتی، ما به طور کلی نمیدانیم چهکسی هستیم. از همین رو، قادر به عمل نخواهیم بود.
با چنین تعریفی، وجود بارگاه مطهر امامرضا(ع) از اوایل قرن سوم تاکنون در مشهد سبب انسجام هویت ساکنان این خطه شده است به طوری که با وجود اینکه دهها نسل از آن زمان تاکنون با شیوههای زیست مختلف در این مکان زندگی کردهاند، وجود امامرضا(ع) به آنها هویتی منسجم داده است. این هویت در طول قرنهای مختلف به انباشت خاطرات و دلبستگیهای مشترک انجامیده است که خود را به صورت هویت مشهدی نشان میدهد. با این حال، در طول این قرنها، شکل و وسعت شهر و وسایل رفع نیازهای شهروندان بسته به نیازهای روز، مدام تغییر کرده اما خدشهای به هویت شهر وارد نکرده است.
حالا سؤال اینجاست در حالی که دال اصلی هویت مشهد که همان مذهبی بودن است طی دهها قرن شکل گرفته است آیا میتواند اینقدر شکننده باشد که با ایجاد چند مرکز تفریحی از بین برود؟ خیر، چراکه هویت شهر به گونهای در ناخودآگاه این شهروندان به صورت کهنالگو نهادینه شده است که از بین رفتن آن نیازمند پاک کردن حافظه تاریخی آنهاست که در عمل غیرممکن میباشد.
با چنین تعریفی از هویت، به طور حتمی، افزودن چند مرکز خرید یا مرکز تفریحی بههیچوجه نمیتواند آسیبی به هویت تاریخی مشهد بزند مگر اینکه ما بنیانهای تاریخی هویت شهر را چنان ضعیف بپنداریم که تصور کنیم افزودن چند بنا میتواند سبب نابودی هویت اصیل شهر شود.
جاذبه های گردشگری هویت مشهد را تضعیف نمیکند
22
آبان