ابوالقاسم فردوسی، (۳۲۹ق - ۴۱۱ق) شاعر بزرگ ملی و بزرگترین حماسهسرای ایرانی است. شاهنامه بزرگترین اثر حماسی ایران و یکی از مهمترین آثار ادبیات ایران و جهان، سروده او است. این کتاب مجموعه داستانهای حماسی و وقایع تاریخی ایران زمان ساسانیان است که به نظم درآمده و اغلب، متعلق به ایران خاوری و آسیای میانه است. سید حسن امین، شیوه فردوسی در سرودن شاهنامه را برگرفته از شیوه قرآن میداند. برای فردوسی بزرگداشتهایی گرفته شده که از جمله آنها هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ش بوده است. اکثر پژوهشگران ادبی و شاهنامهپژوهان اتفاق بر شیعهبودن فردوسی دارند. او در دیباچه کتاب و آغاز و انجام داستانها، به توصیف و ستایش خداوند، پیامبر(ص) و طرفداری از تشیع و مدح علی(ع) پرداخته است.

جایگاه و اهمیت
حکیم ابوالقاسم فردوسی
حکیم ابوالقاسم حسن بن علی فردوسی طوسی که تاریخ تولدش را حدود ۳۲۹ق و ۳۳۰ق، و مرگش را در هشتاد سالگی و به سال ۴۱۱ق گزارش کردهاند. معروفترین شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده شاهنامه یکی از بزرگترین و ماندگارترین آثار ادبی و حماسی به زبان فارسی است که در طول قرنها در همه خانهها، محلهها و روستاهای ایران خوانده میشده است. فردوسی با تعابیری مثل خدای سخن و پدر زبان فارسی امروزی توصیف شده است. بیست و پنجم اردیبهشتماه در تقویم ملی ایرانیان «روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی» نامگذاری شدهاست.
چند قرن است که فردوسی با لقب حکیم شناخته میشود. و قدیمترین منبعی که این لقب در آن به کار رفته مجمل التواریخ در قرن ۶ هجری است. اصغر دادْبِه استاد ادبیات عرفانی معتقد است حکمت فردوسی حکمت ملی ایران یا همان حکمت اشراقی است که به لحاظ نظری و معرفت شناسی مبتنی است بر شهود و به لحاظ عملی، حال و هوای اخلاقی دارد، و مستلزم تزکیه باطن نیز هست. به گفته او فردوسی نه فقط زنده کننده زبان پارسی، اساطیر ایرانی و تاریخ ایران زمین که زنده کننده حکمت ملی ایران، یعنی حکمت اشراقی نیز هست. سید علی خامنهای فردوسی را دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی و حکمت او را حکمت الهیِ اسلامی میداند. آیتالله عبدالله جوادی آملی فیلسوف و الهیدان شیعه بر این باور است که نظامی و امثال او در کنار سفره بزرگ این حکیم اسلامی(فردوسی) نشستهاند و اوست که مسأله توحید و ولایت و امامت و تشیع را حماسهای کرده و ایرانِ موَحِّد و اسلامی را در سایه توحید و ولایت زنده نگه داشته است. به گفته جوادی آملی صدر المتألهین از این مصرع فردسی که «ندانم چهای، هر چه هستی توئی» در کتاب المبدأ و المعاد با عظمت یاد میکند و از آن شعر بهره میبرد.


در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی کنگرهای با عنوان هزاره فردوسی در دارالفنون تهران برگزار شد، گروهی از ایرانشناسان و محققان کشورهای مختلف حضور یافتند. آرامگاه بازسازیشده فردوسی، پس از برگزاری این کنگره، با حضور رضاشاه و شرکتکنندگان در آن، در خراسان افتتاح شد. طراحی و بازسازی جدید آرامگاه فردوسی در توس، توسط حسین لر زاده طراحی شده و اشعار مقبره با خطاطی عماد الکتاب انجام شده است.
درباره شاعر تا حدود سال ۳۶۷ق که او زبان به سرایش شاهنامه میگشاید، آگاهی چندانی وجود ندارد. فردوسی پس از مرگ دقیقی یا چنان که خود در شاهنامه میگوید پس از سال ۳۶۵ق نظم شاهنامه را آغاز میکند. فردوسی شاهنامه را هفتاد و یک سالگی در سال ۴۰۰ق به پایان میرساند. نظامی عروضی، فردوسی را از دهقانان طوس میداند. دهقانان از ایرانیان اصیل بودند؛ طبقهای توانگر یا نیمه توانگر که پیوستگی خود را با ایران گذشته حفظ کرده بودند.او در روستای باژ از روستاهای طوس به دنیا آمد. او سفرهایی به بغداد و مازندران نیز داشته است. به نقل نظامی عروضی، فردوسی زندگی مرفهی داشته، ولی به مرور زمان و صرف سرمایه خویش در راه نظم شاهنامه، اواخر عمر را با تنگدستی به سر برد. و سرانجام در هشتاد سالگی در سال ۴۱۱ق در محل تولدش درگذشت.

فردوسی در شاهنامه چندبار ارادت خود را به امام علی(ع) و خاندان پاکش ابراز داشته و بر آن تأکید ورزیده است. او در دیباچه کتاب و آغاز و انجام داستانها، به شیوه یک مسلمان شیعه، به توصیف و ستایش خداوند، پیامبر(ص) و طرفداری از تشیع و مدح علی(ع) پرداخته است.فردوسی مهر و اعتقاد خود به خاندان علی(ع) را آشکارا به زبان میآورد.زرینکوب، ادیب و منتقد ادبی، احتمال میدهد یک دلیل بیبهره بودن فردوسی از دستگاه سلطان محمود، محبت و اعتقاد فردوسی به علی(ع) و خاندانش باشد. او در شاهنامه اشعاری را درباره اهل بیت خصوصا علی(ع) آورده است، از جمله:
که من شهر علمم، علیَّم در است
سر انجمن بد ز یاران علی
درست این سخن قول پیغمبر است
که خواندش پیمبر علی ولی
فردوسی از جمله شاعران پارسیگوی دانسته شده که از سخنان امام علی(ع) الهام گرفتهاند. محققان به هماهنگی بسیاری میان اندیشههای فردوسی با مندرجات مهم شیعه از جمله در مسئله عقل با فصل اول کتاب اصول کافی معتقد هستند.
شاهنامه اثر فردوسی، یکی از مهمترین یادگارهای ادب و هنر جهان، میراث پارسیزبانان است. این کتاب مجموعه داستانهای حماسی و وقایع تاریخی ایران زمان ساسانیان است که به نظم درآمده و اغلب، متعلق به ایران خاوری و آسیای میانه است. و مشتمل بر روایات اساطیری و پهلوانی و تاریخی از عهد کیومرث تا پایان روزگار یزگرد سوم ساسانی است.شاهنامه مورد توجه عموم مردم ایران بوده است و هنر شاهنامهخوانی از قرن پنجم تا نهم به مرور گسترده شده و در دوران صفویه به اوج خود رسید و وسیلهای برای تبلیغ مذهب شیعه شد. شاهنامه، در قالب مثنوی و در حدود شصت هزار بیت(در اغلب نسخهها پنجاه هزار بیت) در وزن «بحر متقارب» از رایجترین و معروفترین اوزان شعر فارسی سروده شده است. برخی اسلوب و روش به شعر در آوردن شاهنامه را برگرفته از قرآن میدانند، هر چند که بلاغت قرآن بالاتر از آن است. ابن حسامِ خوسْفی مثنوی خاوراننامه را تحت تاثیر شاهنامه سروده است. گفتهاند شاهنامه چکیده و عصاره تمدن و فرهنگ قوم ایرانی است. و کمتر کتابی در میراث ارزنده ادب فارسی بدین حجم و بزرگی به آن میرسد. منتقدان ادبی اعتقاد دارند شاهنامه در زندهکردن و رشد زبان فارسی نقشی بینظیر داشته است.از ویژگیهای عمده شاهنامه، این است که نخستین گنجینه و منبع سرشار واژگان زبان فارسی است. یکتاپرستی، خداترسی، دین داری، میهن دوستی، دستگیری از درماندگان، خردمندی و دادخواهی را از آرمانهای معنوی شاهنامه دانستهاند.فردوسی در شاهنامه بارها سخن از فرهنگ آورده و بهدنبال پیوند فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام با یکدیگر بوده است. اسلامی ندوشن، نویسنده و پژوهشگر ادبی شاهنامه را سند قومیت و نسبنامه مردم ایران، عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ قوم ایرانی، یک کتاب انسانی و نه فقط حماسه ایرانیان و بالاخره یک اثر ادبی بینظیر توصیف کرده است. برخی گفتهاند شاهنامه در زمان سلطان محمود غزنوی سروده و به او تقدیم شده است. و محمود را مشوق او برای سرودن شاهنامه دانستهاند. در حالی که دیگرانی، خصوصیات نژادی، و گزارش تاریخ از سلطان محمود را مغایر با این رویکرد میدانند و برخی نیز گفتهاند که محمود نخست حامی شاهنامه بود ولی بعدها به علت اختلاف مذهبی با فردوسی که شیعه بود و اشعاری درباره اهل بیت(ع) سروده بود حمایت خود را برداشت.
